جیگرای عمه مائده

روز جمعه ٤ آذر ماه به دعوت مامان جون و باباجون ناهار همه خانواده و دایی حسین رفتیم پدیده شاندیز. خیلی خوش گذشت. عکاس خوبی هم داشت (البته دایی میگفت).  . اینم عکسای اون روز: ...

...

سلام امروز ٢٧ آبانه. تولد عمو محسن جونه. گوشتون رو بیارید جلو میخوام یه چیزی بگم. داره وارد ٣١  سالگی میشه. عموجونی تولدت مبارک. ایشالله صد ساله بشی. امسال یه فرقی با هر سال داره و اونم اینه که خانواده ما توی این جشن تولد یه مهمون تازه وارد هم داره. فاطمه زهرا خانوم به جمع ما خوش اومدی عزیزدل عمه. فکر کنم فاطمه زهرا امروز از صبح داره دس دسی میکنه. ایشالله قراره جمعه یا ٥ شنبه آینده به همین مناسبت بریم شاندیز. البته مهمون مامان جون و باباجون. جلو جلو دستشون درد نکنه. پدر و مادر فرشته های پاک خدا روی زمین هستن.

سلام امروز ٢٧ آبانه. تولد عمو محسن جونه. گوشتون رو بیارید جلو میخوام یه چیزی بگم. داره وارد ٣١  سالگی میشه. عموجونی تولدت مبارک. ایشالله صد ساله بشی. امسال یه فرقی با هر سال داره و اونم اینه که خانواده ما توی این جشن تولد یه مهمون تازه وارد هم داره. فاطمه زهرا خانوم به جمع ما خوش اومدی عزیزدل عمه. فکر کنم فاطمه زهرا امروز از صبح داره دس دسی میکنه. ایشالله قراره جمعه یا ٥ شنبه آینده به همین مناسبت بریم شاندیز. البته مهمون مامان جون و باباجون. جلو جلو دستشون درد نکنه. پدر و مادر فرشته های پاک خدا روی زمین هستن.

سلام امروز 4 آبان ماه 1390 چهارشنبه است. داشتم ميومدم مدرسه توي راه مامان زهرا (مامان فاطمه زهرا) بهم SMS زد و گفت: "عمه جان من دندان درآوردم!" اي جونم  با اينكه اصلا حس و حال خوبي نداشتم و از صبح دمق بودم (آخه عشقم رفته ماموريت و من دلتنگشم! خدااااااااااااااا) ، ولي با ديدن اين SMS حالم سر جاش اومد و سر كيف اومدم. آخه ديشب مامان زهرا زنگ زد و گفت فاطمه زهرا تب كرده و امشب (يعني ديشب) نميتونه بياد خونه مامان اينا. خدا جون ممنون كه گل دختر ما نسبتا راحت دندون درآورد و از اين بعد ميتونه ژلو خورشت درسته بخوره. آخ جون ... عزيزم اولين مرواريد قشنگت مباركت باشه... ميبوسمت جيگرم   ...

Hello my dear this post is specialy for Fatemeh Zahra's father, that 's not in Iran. He traveled to China because of doing sth about his job. he is so homesick, becauese he coulden't see his doughter (my niece) any more. Fateme Zahra is a lovely and honey girl. she can tell "ma ma" now and can stop in her legs with the help of the furniture and so on. now I want to put some pictures of this beautiful girl . I want to kiss him again and again. my god help me please . My brother has a chinese coworker named Florance. She help my brother in China. when i put this picture in their weblog she can see them and give u...

چند روزی میشه که محمدسبحان (خودش که نه مامان آقا سبحان) تصمیم گرفته طی مراسمی باشکوه با پمپرز وداع کنه و وارد دنیای کودکان فارغ از پمپرز بشه. مشکل اینجاست که آقا سبحان ما (گلاب به روتون) جیش رو جیش نمیدونه. فقط PP رو جیش میدونه. نمیدونیم چیکار کنیم. اگه کسی راه کاری بلده بگه. سبحان دیگه کامل حرف میزنه و تلفن رو که به دست میگیره دیگه به کسی نمیده. مگر اینکه باهاش درباره جیش صحبت کنی. در اینصورت سریعا تلفن رو به مامان زینبش تحویل میده. از دست تو شیطون بلا که اینقدر شیرین شدی ...

هر کودک، گلدانی ست که از زیباترین گل های معطر، خانه ها را به نزدیکت ترین بهارها گره زده است. کودکان، نزدیک ترین راه های رسیدن به عشق را از پرنده ها بهتر بلدند. کودکان، از تمام ستاره ها و پرنده ها به آسمان نزدیک ترند. این روزها اگر عاشقانه سپری می شوند، به عشق بودن شماست . دنیا با کودکان همیشه زیباست؛ زیباتر از همه روزهایی که سراغ داریم. دنیای کودکانه،صمیمی ترین دنیایی است که هر لحظه بارها آرزو می کنیم تا کاش می شد یک بار دیگر به این دنیای کودکانه قدم بگذاریم! کاش دنیا همیشه کودک بماند و کودکانه ترانه های عاشقانه اش را لالایی شب های بی خوابی مان کند! کاش دنیا به زیبایی روزهای کودکی می شد! کاش دنیا سراس...

...