جیگرای عمه مائده

سبحان شیرین زبون

سبحان عسلم چند روز دیگه تولد سه سالگی شماست عزیزم اما شما هنوز از پ م پ ر ز (ایجوری نوشنم که خجالت نکشی تنبل) استفاده میکنی . جالب این جاست که وقتی تموم میشه میای و اطلاع رسانی میکنی. پسر گلی تازگی ها خیلی هم بامزه تر شدی و با اون زبون شیرینت همه چیز و میگی. وقتی با اون زبان کودکانه و معصومت حرف میزنی میخوام بگیرم بغلم فشارت بدم از ته قلبم ماچت کنم.   جیگر طلای من امروز شما خونه مامان جون بودی. به عبارتی تلفن چی اونجا بودی . "میگی من اونه مامانی بمونم" بعد من بهت گفتم پس مامان زینب چی؟ نمیری پیشش؟ تو با اون زبون قشنگت گفتی: " مامان نینب ماشین بیاره ... من پیش مامان نینب بعابم" به من میگی :‌ "منو نبورد اوندا بابادون"...
24 شهريور 1390

خدا رو شکر

روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته  هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود،  دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند  و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند،  باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی  که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت  است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان  را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را  توسط پیک هایی به زمین می فرستند.مرد پ...
20 شهريور 1390

درد و دل با خدا

خدا گوید: تو ای زیباتر از خورشید زیبایم، تو ای والاترین مهمان دنیایم، بدان آغوش من باز است، شروع کن! یک قدم با تو، تمام گامهای مانده اش با من . . . . .   خداجون خیلی دوستت دارم تو خیلی مهربون و بزرگی خدایا عاشقتم . . . همیشه کنارم باش ...
19 شهريور 1390

درخواست

با سلام از مادران محترم خانم های فاطمه زهرا عسلی و هدی جیگری   درخواست میشود عکسای این نازدونه های خوشگل رو هرچه سریعتر به عمه مائده برسونید. لازم به ذکر است که این اطلاعیه حداکثر تا ٢هفته از تاریخ صدور اعتبار دارد. باتشکر ... مدیریت پخش    تنبلا عکسای این بچه ها رو به من ایمیل کنین دیگه . . . . .   ...
19 شهريور 1390

یاد ایام - سفرنامه کیش - نوروز 90

سلام عزیزای دلم امروز میخوام چند تا از عکسای عید نوروز امسال براتون بذارم. (جزیره کیش) اینم عرفان عمه وقتی دل هوای کودکی میکند  ... آخه پسر گلی دست و پاهات هم که دیگه توی کالسکه جا نمیشه . اون موقع که مال شما بود دوست نداشتی توش بشینی الان که مال داداشیته میخوای بشینی ... ای روزگار کشتی یونانی - جاده غروب کیش جیگرم تو عاشق موتور سواری  و ماشین سواری هستی. درست عین دادیش ت. قربون اون تیپ قشنگت بشم من جیگرمممممممممممممممم   ...
19 شهريور 1390

برای بابامهدی عزیزمون ... :)

بابامهدی جونم ممنون که همه عشقت رو به من و داداش سبحان و مامان زینب م میدی و برای راحتی ما تلاش میکنی.  ایشالله وقتی بزرگ شدم بتونم جبران کنم و باعث افتخار و سرافرازی شما و مامان زینبم باشم. به عنوان تشکر از زحمتای شما قول میدم امسال که کلاس اول رفتم خوب خوب درس بخونم    تا در پاینده انسان موفق و مفیدی برای جامعه م باشم . تولدت مبارک بابایی جونم!   داداش مهدی عزیزم تولدت مبارک داداشی ایشالله صد و بیست سلامت و تندرست زندگی خوبی داشته باشی عزیزم دوستت دارم داداش گلم   ...
16 شهريور 1390

Feed back

میخوام براتون یه عکس از عید نوروز 90 بذارم تا وبلاگ جدیدتون بدون عکس نمونه نفس های من این عکس رو توی کیش انداختین ... پارک دلفین ها         ...
14 شهريور 1390

عمه هم مریض شد

سلام عزیزای عمه خدا رو شکر که مریضی تون خوب شد. اما از عمه براتون بگم سه شنبه (روز قبل از عید فطر) با عمو سیدمهدی تصمیم گرفتیم بریم مسافرت شمال - رشت . عمه کلی ذوق و شوق مسافرت داشت. اما حیف شد. چون بعد از ظهرش حال عمه کم کم بد شد و از عمو خواهش کرد که برگردن تهران. عمو هم قبول کرد. هرچی که میگذشت حال عمه بد و بدتر می شد تا اینکه دیگه نتونست تحمل کنه و فقط گریه میکرد. خلاصه قزوین رفتیم به بیمارستان و بهم سرم وصل کردند و چند تا آمپول هم نوش جان کردم. تا دو روز بعدش یعنی تا جمعه خواب بودم. مامان جون هم زحمت کشیده بود برای عمه ماهیچه درست کرده بود که واقعا نوش دارو بود. دستش درد نکنه. ...
14 شهريور 1390